آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آبان ۱۴۰۴

    Brazen

    ˈbreɪzn ˈbreɪzn

    معنی brazen | جمله با brazen

    verb - transitive adjective

    برنجی، (مجازاً) بی‌شرم، بی‌باک، بی‌پروایی نشان دادن، گستاخی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    brazen cups

    فنجان‌های برنجی

    a brazen whore

    فاحشه‌ی بی‌حیا

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He made brazen accusations against my father.

    او تهمت‌های بی‌شرمانه‌ای به پدرم می‌زد.

    When I gave him the money he brazenly asked for my car keys too.

    وقتی پول را به او دادم با پررویی کلید ماشینم را هم طلب کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brazen

    1. adjective brash, unashamed
      Synonyms:
      shameless impudent bold insolent immodest cheeky defiant pert saucy forward cocky audacious brassy nervy gutsy unabashed blatant flip smart-alecky barefaced unblushing gritty loud overbold spunky smart-ass hotshot tawdry meretricious indecent contumelious
      Antonyms:
      shy timid humble shamed meek shamefaced

    Phrasal verbs

    brazen it out

    پررویی کردن، رو را سفت کردن

    سوال‌های رایج brazen

    معنی brazen به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «brazen» در زبان فارسی به «بی‌شرم»، «پررو» یا «جسور و بی‌باک» ترجمه می‌شود.

    این واژه یک صفت (adjective) است و برای توصیف رفتار یا برخورد افرادی به کار می‌رود که بی‌پروایی، جسارت یا بی‌اعتنایی به قضاوت و قوانین اجتماعی دارند. brazen معمولاً بار معنایی منفی دارد، اما در برخی موارد می‌تواند به شجاعت یا جسارت مثبت نیز اشاره کند، بسته به زمینه‌ی استفاده.

    در زندگی روزمره و اجتماعی، brazen به رفتارهایی گفته می‌شود که آشکارا یا بدون شرم قوانین، اصول یا عرف اجتماعی را نادیده می‌گیرند. برای مثال، “He made a brazen attempt to cheat in the exam” یعنی او به طور پرروانه تلاش کرد در امتحان تقلب کند. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه برای توصیف جسارت نامناسب و بی‌پروایی در موقعیت‌های اخلاقی و اجتماعی به کار می‌رود.

    در ادبیات و نوشتار تحلیلی، brazen برای خلق شخصیت‌های برجسته، ضدقهرمانان یا موقعیت‌های پرتنش استفاده می‌شود. نویسندگان از این صفت برای برجسته کردن رفتارهای پررو و آشکار استفاده می‌کنند و تضاد میان شخصیت‌ها یا تعارض‌های اجتماعی را به نمایش می‌گذارند.

    از دیدگاه روان‌شناسی و تحلیل رفتار انسانی، افراد brazen ممکن است دارای اعتماد به نفس بسیار بالا یا کمبود حس مسئولیت و توجه به قضاوت دیگران باشند. بررسی چنین رفتارهایی در روان‌شناسی اجتماعی و رفتار سازمانی به درک انگیزه‌ها، تصمیم‌گیری و تعاملات انسانی کمک می‌کند.

    در اصطلاحات و کاربرد استعاری، brazen می‌تواند به رفتارهای جسورانه و آشکار در برابر مشکلات، چالش‌ها یا محدودیت‌ها اشاره کند، به طوری که شخص بدون ترس یا شرم عمل می‌کند. این کاربرد مثبت کمتر رایج است اما در ادبیات انگیزشی یا تحلیلی گاهی دیده می‌شود.

    «brazen» صفتی است که مفهوم بی‌شرمی، جسارت بی‌پروایانه و پررویی را منتقل می‌کند. این واژه در زندگی روزمره، ادبیات، روان‌شناسی و تحلیل رفتار انسانی کاربرد دارد و نشان می‌دهد که برخی افراد یا رفتارها به صورت آشکار از هنجارها یا محدودیت‌های اجتماعی و اخلاقی عبور می‌کنند.

    ارجاع به لغت brazen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «brazen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brazen

    لغات نزدیک brazen

    • - braz
    • - braze
    • - brazen
    • - brazen faced
    • - brazen it out
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.