Hotshot

ˈhɑːtʃɑːt ˈhɒtʃɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
بارکشی سریع، آدم ماهر در بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He is a hotshot in tennis.
- او در تنیس چیره‌دست است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hotshot

  1. noun someone who is dazzlingly skilled in any field
    Synonyms:
    star genius champion ace adept wizard whiz virtuoso sensation superstar maven wiz mavin whizz

ارجاع به لغت hotshot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hotshot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hotshot

لغات نزدیک hotshot

پیشنهاد بهبود معانی