شکل جمع:
wizardsجادوگر، ساحر، افسونگر
The villagers believed a wizard lived deep in the forest and controlled the weather.
روستاییان باور داشتند که جادوگری در اعماق جنگل زندگی میکند و هوا را کنترل میکند.
In the tale, a wise wizard helps the hero defeat the evil king.
در داستان، ساحری دانا به قهرمان کمک میکند تا پادشاه شرور را شکست دهد.
wizard eyes
چشمان جادویی
a wizard wand
چوبدستی سحرآمیز
استاد، متخصص، نابغه، خبره
در انگلیسی بریتانیایی از whizz هم استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Your brother is a wizard at cooking; his dishes always taste amazing.
برادرت استاد آشپزی است؛ غذاهایش همیشه خوشمزه است.
You need a real wizard to solve this complex math problem.
برای حل این مسئلهی پیچیدهی ریاضی به نابغهی واقعی نیاز داری.
a financial wizard
خبره در امور مالی
a math wizard
خدای ریاضیات
a wizard dancer
رقاص مسحورکننده
کامپیوتر راهنما، ابزار راهنما، راهنمای نرمافزاری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
If you get stuck, just run the setup wizard again for assistance.
اگر به مشکل خوردید، فقط دوباره راهنمای نصب را اجرا کنید تا کمک بگیرید.
This program includes a wizard that simplifies complex tasks for beginners.
این برنامه شامل راهنمای نرمافزاری است که کارهای پیچیده را برای مبتدیان ساده میکند.
شکل جمع wizard در زبان انگلیسی wizards است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wizard» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wizard