با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Actually

ˈæktʃuəli ˈæktʃuəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb A2
    در واقع، در حقیقت، واقعاً
    • - He claimed he had studied for the test, but he actually didn't.
    • - او ادعا کرد که برای آزمون درس خوانده بود اما در واقع این کار را نکرده بود.
    • - The weather forecast said it would rain, but it actually turned out to be a sunny day.
    • - پیش‌بینی هواشناسی می‌گفت که باران می‌بارد اما در حقیقت یک روز آفتابی بود.
  • adverb B1
    به‌راستی، واقعاً (در جملاتی از آن استفاده می‌شود که در آن‌ها اطلاعاتی وجود دارد که به نوعی تعجب‌آور است یا برخلاف انتظار بیشتر مردم است)
    • - Actually, he was not interested in coming.
    • - واقعاً علاقه‌ای به آمدن نداشت.
    • - She said she was fine, but actually, she was devastated.
    • - او گفت که حالش خوب است اما به‌راستی داغون بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد actually

  1. adjective truly real, existent
    Synonyms: absolutely, as a matter of fact, de facto, genuinely, indeed, in fact, in point of fact, in reality, in truth, literally, really, veritably, very

ارجاع به لغت actually

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «actually» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/actually

لغات نزدیک actually

پیشنهاد بهبود معانی