به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

De Facto

ˈdiːˈfæktoʊ dəˈfæktəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    حقوق بالفعل (در مقایسه با: قانونا de jure)، دو فاکتو
    • - Negotiating with them is tantamount to a de facto recognition of their government.
    • - مذاکره با آن‌ها به مثابه به رسمیت‌شناسی بالفعل دولت آن‌ها است.
  • عملا، در عمل، در واقع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد de facto

  1. adverb in reality
    Synonyms: actual, actually, existing, genuinely, in effect, in fact, real, really, tangible, truly, veritably
  2. adjective, adverb from the fact
    Synonyms: actual, existing, factual, from fact, in fact, in reality, real

ارجاع به لغت de facto

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «de facto» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/de-facto

لغات نزدیک de facto

پیشنهاد بهبود معانی