امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Absolutely

    ˌæbsəˈluːtli ˌæbsəˈluːtli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb B1
    مطلقاً، قطعاً، کاملاً، حتماً، مسلماً، یقیناً، صددرصد، به‌کلی‌، بدون قید و شرط، بی‌شک، بی‌تردید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Are you absolutely sure?
    - آیا کاملاً مطمئن هستید؟
    - an absolutely clear explanation
    - یک توضیح کاملاً شفاف
    adverb
    باکمال‌میل (در گفتار به‌عنوان راهی برای قاطعانه جواب مثبت دادن و «بله» گفتن و یا ابراز موافقت کردن)
    - "Would you like to see a movie tonight?" "Absolutely!"
    - «دوست داری امشب یک فیلم ببینیم؟» «باکمال‌میل!»
    - "Can you lend me $100 till tomorrow?" "Absolutely!"
    - «می‌تونی تا فردا ۱۰۰ دلار بهم قرض بدی؟» «حتماً!»
    adverb
    به‌هیچ‌وجه (در گفتار به‌عنوان راهی برای قاطعانه جواب منفی دادن و «نه» گفتن و یا ابراز مخالفت کردن که با not می‌آید = absolutely not)
    - "Do you think he's right?" "Absolutely not!"
    - «فکر می‌کنی حق با اوست؟» «به‌هیچ‌وجه!»
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد absolutely

    1. adverb certainly, without question
      Synonyms:
      certainly definitely surely assuredly undoubtedly positively absolutely unquestionably without question decidedly conclusively unconditionally categorically unambiguously admittedly precisely exactly really truly sure thing for sure sure enough actually doubtless easily no strings attached the very thing right on on the money on the nose straight out sure as hell come hell or high water no ifs ands or buts
      Antonyms:
      questionable doubtful not sure indefinite not certain
    1. adverb in a complete manner, degree
      Synonyms:
      completely fully entirely wholly thoroughly utterly consummately
      Antonyms:
      partially incomplete

    Idioms

    ارجاع به لغت absolutely

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «absolutely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absolutely

    لغات نزدیک absolutely

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی