با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Fully

ˈfʊli ˈfʊli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more fully
  • صفت عالی:

    most fully

معنی و نمونه‌جمله

adverb B1
کاملاً، به‌تمامی، سیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- fully two hours later
- درست دو ساعت بعد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fully

  1. adverb completely, in all respects
    Synonyms: absolutely, all out, all the way, altogether, entirely, every inch, from A to Z, from soup to nuts, heart and soul, intimately, outright, perfectly, positively, quite, royal, thoroughly, through and through, totally, utterly, wholly, without exaggeration
    Antonyms: incompletely, partially, partly
  2. adverb sufficiently, adequately
    Synonyms: abundantly, amply, comprehensively, enough, plentifully, satisfactorily, well
    Antonyms: inadequately, insufficiently, partly

ارجاع به لغت fully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fully

لغات نزدیک fully

پیشنهاد بهبود معانی