گذشتهی ساده:
welledشکل سوم:
welledسومشخص مفرد:
wellsوجه وصفی حال:
wellingشکل جمع:
wellsصفت تفضیلی:
betterصفت عالی:
bestچاه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
an oil well
چاه نفت
a deep well
چاه عمیق
to sink (or dig) a well
چاه کندن
a well cover
درب (یا سرپوش) چاه
well rope
طناب چاه
well water
آب چاه
چشمه، چاه، منبع، مبدا، اساس، منشا، خاستگاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The well flows from a granite rock.
چشمه از یک سنگ خارا بیرون میجوشد.
Tunbridge Wells
چشمههای آب معدنی تانبریج
The wells of his poetic genius had dried up.
سرچشمههای نبوغ شعری او خشک شده بودند.
a well of information
گنجینهای از اطلاعات
the well of a fountain pen
منبع یک قلم خودنویس
an inkwell
دوات جوهر
A cool spring wells out of the rock.
چشمهی خنک از سنگ میجوشد.
در سطح آمدن و جاری شدن، فوران کردن
Anger welled in his heart.
خشم در دلش جوشید.
Tears welled up in her eyes.
چشمانش پر از اشک شد.
Blood is welling up from his wound.
خون از زخم او جاری است.
بهتمامی، تمام و کمال، بدون اشکال
The motor runs well.
موتور خوب کار میکند.
The work is going well.
کار خوب پیش میرود.
Treat them well.
با آنها خوشرفتاری کن (خوب رفتار کن).
to live well
خوب (یا در رفاه) زندگی کردن
I know him well.
خوب او را میشناسم.
What you said was spoken well.
هرچه گفتید بهجا بود.
Stir well before cooking.
قبل از پختن خوب به هم بزنید.
اوه، خیلی خب، بسیار خب
خوب، تندرست، سالم، راحت
well advanced
خیلی پیشرفته
well-educated
(خوب) تحصیل کرده
a well-paying job
شغل پر درآمد (با حقوق مکفی)
well-worn shoes
کفشهای کاملاً کهنه
She is quite well.
حال او کاملاً خوب است.
He may come as well.
او هم میتواند بیاید.
This is my house as well as my office.
اینجا خانهی من است و همچنین محل کارم.
Ramin is doing well at school.
رامین در مدرسه موفق است.
The patient is doing well.
حال بیمار خوب است.
خوب (یا سالم) بودن
برای کسی آرزوی کامیابی کردن، خیر کسی را خواستن
1- موفق بودن، کامیاب بودن 2- (بیمار) رو به بهبود بودن
(در کار و کاسبی) موفق بودن، کار و بار خوب داشتن
(بیمار) خوب شدن، سالم شدن
سری که درد نمیکند دستمال نبند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well