شکل نوشتاری دیگر این لغت: fountain-head
سرچشمه، سرمنشأ، منبع اصلی، منشأ اصلی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The fountainhead of the river was located deep in the mountains.
سرچشمهی رودخانه در اعماق کوه قرار داشت.
The company's CEO was the fountain-head of all major decisions.
مدیرعامل شرکت، منشأ اصلی تمام تصمیمات مهم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fountainhead» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fountainhead