با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Architect

ˈɑːrkətekt ˈɑːkətekt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    architects

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
کسب‌وکار معمار، آرشیتکت، مهندس معمار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Every man is the architect of his own future.
- همه‌ی انسان‌ها معمار آینده‌ی خویش هستند.
- He is the architect who planned the new shopping centre.
- او مهندس معماری است که طرح مرکز خرید جدید را کشیده است.
noun countable
بانی، سازنده، بنیان‌گذار
- Bismarck was the architect of modern Germany.
- بیسمارک بنیان‌گذار آلمان نوین بود.
- The architect built a stunning new library for the community.
- بانی یک کتابخانه‌ی جدید زیبا برای جامعه ساخت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد architect

  1. noun person who designs buildings
    Synonyms: artist, builder, creator, designer, draftsperson, engineer, inventor, maker, master builder, originator, planner, prime mover

ارجاع به لغت architect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «architect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/architect

لغات نزدیک architect

پیشنهاد بهبود معانی