فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Architect

ˈɑːrkətekt ˈɑːkətekt

شکل جمع:

architects

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

کسب‌وکار معمار، آرشیتکت، مهندس معمار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

Every man is the architect of his own future.

همه‌ی انسان‌ها معمار آینده‌ی خویش هستند.

He is the architect who planned the new shopping centre.

او مهندس معماری است که طرح مرکز خرید جدید را کشیده است.

noun countable

بانی، سازنده، بنیان‌گذار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Bismarck was the architect of modern Germany.

بیسمارک بنیان‌گذار آلمان نوین بود.

The architect built a stunning new library for the community.

بانی یک کتابخانه‌ی جدید زیبا برای جامعه ساخت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد architect

  1. noun person who designs buildings
    Synonyms:
    designer planner builder engineer artist creator maker draftsperson inventor originator prime mover master builder

ارجاع به لغت architect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «architect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/architect

لغات نزدیک architect

پیشنهاد بهبود معانی