فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Architect

ˈɑːrkətekt ˈɑːkətekt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    architects

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    معمار، طراح معماری، آرشیتکت، مهراز، مهندس ساختمان، بنیادگر
    • - Every man is the architect of his own future.
    • - همه‌ی انسان‌ها معمار آینده‌ی خویش هستند.
    • - He is the architect who planned the new shopping centre.
    • - او معماری است که طرح مرکز خرید جدید را کشیده است.
  • noun countable
    بانی، سازنده، بنیان‌گذار
    • - Bismarck was the architect of modern Germany.
    • - بیسمارک بنیان‌گذار آلمان نوین بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد architect

  1. noun person who designs buildings
    Synonyms: artist, builder, creator, designer, draftsperson, engineer, inventor, maker, master builder, originator, planner, prime mover

ارجاع به لغت architect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «architect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/architect

لغات نزدیک architect

پیشنهاد بهبود معانی