آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

دل کندن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / del kandan /

to relinquish, to give up (someone or something), to forgo, to become gloomy, to become sad

to relinquish

to give up

to forgo

to become gloomy

to become sad

وابستگی را رها کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او تصمیم گرفت از خانه‌ی کودکی‌اش دل بکند و به شهر نقل‌مکان کند.

She decided to give up her childhood home and move to the city.

شاه مجبور شد از تخت سلطنت دل بکند.

The king was forced to relinquish the throne.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دل کندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دل کندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دل کندن

لغات نزدیک دل کندن

پیشنهاد بهبود معانی