شکل جمع:
excessesفزونی، فراوانی، مازاد، افراط، بیاعتدالی، اضافه
One can die from an excess of alcohol in the bloodstream.
زیادی الکل در رگها میتواند منجر به مرگ شود.
Excess of sorrow nearly drove him to suicide.
زیادی غم نزدیک بود کارش را به خودکشی برساند.
Their loss was in excess of ten million tomans.
زیان آنها بیش از ده میلیون تومان بود.
He drinks to excess.
او بیشازحد مشروب میخورد.
She was serious almost to excess.
او بیشازحد جدی بود.
from an excess of joy
از فرط خوشی
the excess of carbon dioxide in the air
وجود بیشازحد دیاکسیدکربن در هوا
excess in eating
زیادهروی در خوراک
amounts in excess of expenditures
مبالغ اضافه بر هزینهها
an excess of supply over demand
بیشتر بودن عرضه بر تقاضا
انگلیسی بریتانیایی فرانشیز (هزینهی قابل پرداخت توسط خود شخص بیمهشده)
در انگلیسی آمریکایی از deductible استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was unhappy to pay the excess after the accident.
او از پرداخت فرانشیز پساز تصادف ناراضی بود.
Choosing a higher excess can lower your insurance premium.
انتخاب فرانشیز بالاتر میتواند حق بیمهی شما را کاهش دهد.
اضافی، مازاد، اضافه، بیش از حد
They trimmed the tree and cleared away the excess branches.
آنها درخت را هرس کردند و شاخههای اضافی را جمع کردند.
The builders removed the excess bricks from the site.
سازندگان، آجرهای اضافه را از محل کار برداشتند.
excess supply
تولید اضافی، اضافه تولید، مازاد عرضه
excess luggage
چمدانها (یا بار) اضافی (در هواپیما و غیره)
excess postage
کسر تمبر، هزینهی پستی اضافی
the body's excess fat
چربی اضافی بدن
بیش از، فزون بر، اضافه بر
زیاده (از حد)، بیشازحد، خیلی، بسیار
شکل جمع excess در زبان انگلیسی excesses است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «excess» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excess