شکل جمع:
remaindersباقیمانده، مانده، پسمانده، غیرقابل مصرف، با تخفیف فروختن
مانده، باقیمانده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They killed half of the captives and imprisoned the remainder.
نصف اسیران را کشتند و بقیه را زندانی کردند.
the remainder of the money
بقیهی پول
the remainder of the meal
پسماندهی خوراک
the remainder of her life
باقیماندهی عمر او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «remainder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remainder