فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Detritus

dɪˈtraɪtəs dɪˈtraɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    چیزی که درنتیجه‌ی خرابی به‌دست آید، ریزه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد detritus

  1. noun debris
    Synonyms: deposit, fragments, grains, leavings, rubble, scree, sediment, shavings

ارجاع به لغت detritus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detritus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detritus

لغات نزدیک detritus

پیشنهاد بهبود معانی