آخرین به‌روزرسانی:

Rubble

ˈrʌbl ˈrʌbl

گذشته‌ی ساده:

rubbled

شکل سوم:

rubbled

وجه وصفی حال:

rubbling

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پاره‌آجر، سنگ و آجر، آوار، خرابه (انبوهی از سنگ و آجر شکسته و غیره که در هنگام سقوط یا تخریب ساختمان باقی می‌ماند)

Children were playing amidst the rubble of bombed-out buildings.

بچه‌ها در میان آوار ساختمان‌های بمباران‌شده بازی می‌کردند.

The earthquake turned the village into a pile of rubble.

زلزله دهکده را به توده‌ای از سنگ و آجر تبدیل کرد.

noun uncountable

معماری خرده‌سنگ (در پر کردن دیوارها و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

A pile of rubble could be seen in front of the stone cutter's workshop.

در جلوی کارگاه سنگ‌تراشی، یک توده‌ی خرده‌سنگ دیده می‌شد.

We used the pieces of rubble to create a decorative wall.

از تکه‌های خرده‌سنگ برای درست کردن دیوار تزیینی استفاده کردیم.

verb - transitive

به خاک و سنگ تبدیل کردن، ویران کردن، تخریب کردن

The earthquake mercilessly rumbled the city.

زمین‌لرزه شهر را به خاک و سنگ تبدیل کرد.

The demolition crew set out to rubble the old building.

خدمه‌ی تخریب برای تخریب ساختمان قدیمی اقدام کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rubble

  1. noun the remains of something destroyed, disintegrated, or decayed
    Synonyms:
    wreck ruin debris wreckage detritus dust junk wrack fill scree brash

سوال‌های رایج rubble

گذشته‌ی ساده rubble چی میشه؟

گذشته‌ی ساده rubble در زبان انگلیسی rubbled است.

شکل سوم rubble چی میشه؟

شکل سوم rubble در زبان انگلیسی rubbled است.

وجه وصفی حال rubble چی میشه؟

وجه وصفی حال rubble در زبان انگلیسی rubbling است.

ارجاع به لغت rubble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rubble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rubble

لغات نزدیک rubble

پیشنهاد بهبود معانی