آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Wrack

ræk ræk

معنی wrack

noun adverb

کشتی شکستگی، خرابی، بدبختی، آشغال سبزی، خراب کردن، ویران شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wrack

  1. noun the act of destroying or state of being destroyed
  1. noun the remains of something destroyed, disintegrated, or decayed
  1. noun growth of marine vegetation especially of the large forms such as rockweeds and kelp
    Synonyms:
    sea wrack

ارجاع به لغت wrack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrack

لغات نزدیک wrack

پیشنهاد بهبود معانی