آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ آبان ۱۴۰۴

    Devastation

    ˌdevəˈsteɪʃn̩ ˌdevəˈsteɪʃn̩

    معنی devastation | جمله با devastation

    noun

    ویران‌سازی، ویرانگری، با خاک یکسان‌سازی، انهدام، خرابی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    the devastations caused by war

    خرابی‌های ناشی از جنگ

    There was devastation on every side.

    در هر طرف خرابی وجود داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد devastation

    1. noun destruction
      Synonyms:
      loss ruin waste havoc destruction demolition ravages desolation confusion pillage plunder depredation ruination spoliation defoliation
      Antonyms:
      creation construction building

    سوال‌های رایج devastation

    معنی devastation به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «devastation» در زبان فارسی به معنای «ویرانی»، «خرابی شدید»، «تباهی» یا «تخریب گسترده» ترجمه می‌شود.

    این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن یک منطقه، جامعه، طبیعت یا هر چیز دیگری به طور کامل یا تا حد زیادی تخریب و نابود شده باشد. «Devastation» معمولاً به تخریب‌هایی اشاره دارد که اثرات بسیار مخرب و طولانی‌مدت دارند و می‌توانند زندگی انسان‌ها، ساختارهای زیستی و محیط زیست را تحت تاثیر شدید قرار دهند.

    از نظر ریشه‌شناسی، «devastation» از فعل لاتین devastare گرفته شده است که به معنی «ویران کردن»، «خراب کردن» یا «از بین بردن کامل» است. این واژه با پسوند «-ation» که حالت اسم را می‌سازد، به معنای «عمل یا نتیجه ویران کردن» است. به همین دلیل «devastation» بار معنایی بسیار قوی و شدید دارد و به طور کلی تخریب عمیق و غیرقابل بازگشت را بیان می‌کند.

    «Devastation» معمولاً در توصیف فجایع طبیعی مانند زلزله، سیل، طوفان، آتش‌سوزی‌های گسترده جنگل‌ها و دیگر حوادث طبیعی به کار می‌رود که باعث نابودی گسترده ساختارهای انسانی و طبیعی می‌شوند. برای مثال، جمله‌ای مانند “The hurricane caused widespread devastation across the city” به معنای «طوفان ویرانی وسیعی در سراسر شهر به بار آورد» نشان‌دهنده شدت خسارات و نابودی است.

    همچنین، این واژه در زمینه‌های انسانی و اجتماعی نیز به کار می‌رود، مثلاً در توصیف پیامدهای جنگ، درگیری‌ها، بحران‌های اقتصادی یا بیماری‌های همه‌گیر که باعث آسیب‌های جدی به زندگی مردم و زیرساخت‌ها شده‌اند. در این موارد، «devastation» نه تنها به تخریب فیزیکی بلکه به تخریب روانی و اجتماعی نیز اشاره دارد.

    تجربه‌ی «devastation» می‌تواند اثرات عمیقی بر سلامت روان افراد و جوامع داشته باشد. افرادی که در معرض ویرانی‌های گسترده قرار می‌گیرند، ممکن است دچار استرس شدید، افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی شوند. از طرفی، این تخریب‌ها می‌توانند موجب فروپاشی ساختارهای اجتماعی، کاهش امکانات بهداشتی و آموزشی، و تشدید فقر و بی‌ثباتی شوند که بازسازی آن‌ها نیازمند تلاش‌های طولانی‌مدت و منابع فراوان است.

    آشنایی با مفهوم «devastation» و شناخت پیامدهای آن برای زبان‌آموزان، به ویژه کسانی که در حوزه‌های محیط زیست، امداد و نجات، علوم اجتماعی و پزشکی فعالیت می‌کنند، بسیار مهم است. این واژه به درک بهتر شدت و دامنه خسارات کمک می‌کند و می‌تواند انگیزه‌ای برای برنامه‌ریزی، پیشگیری و مقابله با فجایع و بحران‌ها ایجاد کند.

    «devastation» واژه‌ای است که نشان‌دهنده ویرانی و تخریب شدید در ابعاد مختلف است؛ از نابودی محیط زیست و زیرساخت‌ها گرفته تا آسیب‌های عمیق اجتماعی و روانی. استفاده درست و دقیق از این کلمه به انتقال بهتر پیام‌ها و گزارش‌ها کمک می‌کند و برای درک بهتر شرایط بحرانی و فاجعه‌بار در مکالمات و نوشتار اهمیت دارد. آشنایی با این واژه و کاربردهای آن گامی مهم در توسعه دانش زبانی و علمی افراد است.

    ارجاع به لغت devastation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «devastation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devastation

    لغات نزدیک devastation

    • - devastating famine
    • - devastating flood
    • - devastation
    • - devastative
    • - devein
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.