فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Building

ˈbɪldɪŋ ˈbɪldɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    built
  • شکل سوم:

    built
  • سوم شخص مفرد:

    builds
  • شکل جمع:

    buildings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A2
    ساختمان، بنا
  • noun
    ساختمان، بنا، عمارت، دیسمان
    • - a three-story building
    • - ساختمان سه اشکوبه
    • - ship building
    • - کشتی سازی
    • - Several buildings were destroyed by fire.
    • - چندین ساختمان در اثر آتش‌سوزی نابود شد.
    • - building materials
    • - مصالح ساختمانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد building

  1. noun constructed dwelling
    Synonyms: architecture, construction, domicile, edifice, erection, fabric, framework, home, house, hut, pile, superstructure

Collocations

لغات هم‌خانواده building

ارجاع به لغت building

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «building» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/building

لغات نزدیک building

پیشنهاد بهبود معانی