با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Building

ˈbɪldɪŋ ˈbɪldɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    built
  • شکل سوم:

    built
  • سوم‌شخص مفرد:

    builds
  • شکل جمع:

    buildings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun A2
ساختمان، بنا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
ساختمان، بنا، عمارت، دیسمان
- a three-story building
- ساختمان سه اشکوبه
- ship building
- کشتی سازی
- Several buildings were destroyed by fire.
- چندین ساختمان در اثر آتش‌سوزی نابود شد.
- building materials
- مصالح ساختمانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد building

  1. noun constructed dwelling
    Synonyms: architecture, construction, domicile, edifice, erection, fabric, framework, home, house, hut, pile, superstructure

Collocations

Idioms

  • elvis has left the building

    تمام شد، به پایان رسید (نخود، نخود، هرکه رود خانه‌ی خود) (برای اعلام اتمام یک رویداد کاربرد دارد)

لغات هم‌خانواده building

ارجاع به لغت building

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «building» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/building

لغات نزدیک building

پیشنهاد بهبود معانی