آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Framework

ˈfreɪmwɜrːk ˈfreɪmwɜːk

شکل جمع:

frameworks

معنی framework | جمله با framework

noun countable

استخوان‌بندی، چارچوب، اسکلت، بدنه، تنه

The framework of the new building is made of steel.

اسکلت ساختمان جدید از فولاد ساخته شده است.

The framework of the tent is made of lightweight aluminum poles.

چارچوب چادر از میله‌های آلومینیومی سبک ساخته شده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

wooden framework

چارچوب چوبی

noun countable C2

چارچوب، ساختار، استخوان‌بندی، نظام، قالب فکری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The legal framework of the country is designed to protect the rights of citizens.

نظام قانونی کشور برای حفاظت از حقوق شهروندان طرح‌ریزی شده است.

We need a new conceptual framework to understand modern identity.

برای درک هویت مدرن به ساختار مفهومی جدیدی نیاز داریم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the framework for the new project

چارچوب پروژه‌ی جدید

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد framework

سوال‌های رایج framework

شکل جمع framework چی میشه؟

شکل جمع framework در زبان انگلیسی frameworks است.

ارجاع به لغت framework

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «framework» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/framework

لغات نزدیک framework

پیشنهاد بهبود معانی