پرچ کردن، پرچین کردن، با میخ پرچ محکم کردن، بههم میخ زدن، محکم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rivets are used to fasten two metal plates together.
پرچمیخ برای به هم وصلکردن دو صفحهی فلزی به کار میرود.
Certain places of denim pants are sewn with metal rivets.
شلوارهای جین در برخی جاها با همبندهای فلزی دوخته شدهاند.
to rivet two pieces of iron
دو تکه آهن را پرچمیخ کردن
Aluminium sheets are riveted to the frame of an airplane's wing.
صفحههای آلومینیمی به چهارچوب بال هواپیما پرچمیخ شدهاند.
She drank tea from a riveted china cup.
با یک فنجان چینی بندزده چای میخورد.
riveting
پرچکاری
Her attention was riveted to the pile of jewels on the table.
توجه او به تودهی جواهرات روی میز دوخته شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rivet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rivet