آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rivet

ˈrɪvɪt ˈrɪvɪt

معنی rivet | جمله با rivet

noun verb - transitive

پرچ کردن، پر‌چین کردن، با میخ پرچ محکم کردن، به‌هم میخ زدن، محکم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Rivets are used to fasten two metal plates together.

پرچ‌میخ برای به هم وصل‌کردن دو صفحه‌ی فلزی به کار می‌رود.

Certain places of denim pants are sewn with metal rivets.

شلوارهای جین در برخی جاها با هم‌بندهای فلزی دوخته شده‌اند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to rivet two pieces of iron

دو تکه آهن را پرچ‌میخ کردن

Aluminium sheets are riveted to the frame of an airplane's wing.

صفحه‌های آلومینیمی به چهارچوب بال هواپیما پرچ‌میخ شده‌اند.

She drank tea from a riveted china cup.

با یک فنجان چینی بندزده چای می‌خورد.

riveting

پرچکاری

Her attention was riveted to the pile of jewels on the table.

توجه او به توده‌ی جواهرات روی میز دوخته شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rivet

  1. verb to compel, as the attention, interest, or imagination, of
  1. verb direct one's attention on something
    Synonyms:
  1. noun ornament consisting of a circular rounded protuberance (as on a vault or shield or belt)

ارجاع به لغت rivet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rivet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rivet

لغات نزدیک rivet

پیشنهاد بهبود معانی