گذشتهی ساده:
concentratedشکل سوم:
concentratedسومشخص مفرد:
concentratesوجه وصفی حال:
concentratingشکل جمع:
concentratesمتمرکز کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Industry should not be concentrated in our town.
صنایع نباید در شهر ما متمرکز شوند.
Power is concentrated in a few hands.
قدرت در دستهای معدودی متمرکز شده است.
تمرکز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The government should concentrate more on education.
دولت باید به آموزش و پرورش توجه بیشتری بکند.
Concentrate on your driving!
حواست را جمع رانندگی بکن!
تغلیظ، عصاره
orange juice concentrate
عصارهی پرتقال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concentrate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concentrate