گذشتهی ساده:
conglomeratedشکل سوم:
conglomeratedسومشخص مفرد:
conglomeratesوجه وصفی حال:
conglomeratingشکل جمع:
conglomeratesصفت تفضیلی:
more conglomerateصفت عالی:
most conglomerateدر معنای دوم همچنین میتوان از puddingstone به جای conglomerate استفاده کرد.
هلدینگ، شرکت خوشهای، مجموعهی صنعتی
The multinational conglomerate owns businesses in technology, healthcare, and finance.
این شرکت خوشهای چندملیتی مالک کسبوکارهایی در زمینههای فناوری، بهداشت و مالی است.
The industrial conglomerate expanded its operations into the energy sector.
این مجموعهی صنعتی فعالیتهای خود را به بخش انرژی گسترش داد.
a pharmaceutical conglomerate
یک مجتمع تولید دارو
زمینشناسی کُنگلومِرا، جوشسنگ (سنگی که از به هم پیوستن سنگریزهها ساخته شده)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The geologist identified the rock as a conglomerate due to its rounded pebbles.
زمینشناس بهدلیل وجود سنگریزههای گرد، سنگ را بهعنوان کنگلومرا شناسایی کرد.
The color of the conglomerate varies depending on the source of the pebbles.
رنگ جوشسنگ بسته به منبع سنگریزهها متفاوت است.
متنوع، ترکیبی
The city’s population is a conglomerate mix of ethnicities and backgrounds.
جمعیت شهر ترکیبی متشکل از قومیتها و پیشینههای مختلف است.
English is a conglomerate language.
انگلیسی زبانی متنوع است.
گرد هم آمدن، تجمع کردن، جمع شدن
The crowd continued to conglomerate despite the rain.
جمعیت باوجود باران به تجمع خود ادامه داد.
During the festival, tourists from all over the world conglomerate in the city center.
درطول جشنواره، گردشگران از سراسر جهان در مرکز شهر جمع میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conglomerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conglomerate