آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ اسفند ۱۴۰۳

    Conglomerate

    kənˈɡlɑːmərət kənˈɡlɒmərət

    گذشته‌ی ساده:

    conglomerated

    شکل سوم:

    conglomerated

    سوم‌شخص مفرد:

    conglomerates

    وجه وصفی حال:

    conglomerating

    شکل جمع:

    conglomerates

    صفت تفضیلی:

    more conglomerate

    صفت عالی:

    most conglomerate

    توضیحات:

    در معنای دوم همچنین می‌توان از puddingstone به‌ جای conglomerate استفاده کرد.

    معنی conglomerate | جمله با conglomerate

    noun countable

    هلدینگ، شرکت خوشه‌ای، مجموعه‌ی صنعتی

    The multinational conglomerate owns businesses in technology, healthcare, and finance.

    این شرکت خوشه‌ای چندملیتی مالک کسب‌وکارهایی در زمینه‌‌های فناوری، بهداشت و مالی است.

    The industrial conglomerate expanded its operations into the energy sector.

    این مجموعه‌ی صنعتی فعالیت‌های خود را به بخش انرژی گسترش داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a pharmaceutical conglomerate

    یک مجتمع تولید دارو

    noun countable uncountable

    زمین‌شناسی کُنگلومِرا، جوش‌سنگ (سنگی که از به ‌هم پیوستن سنگ‌‌ریزه‌ها ساخته شده)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The geologist identified the rock as a conglomerate due to its rounded pebbles.

    زمین‌شناس به‌دلیل وجود سنگ‌ریزه‌های گرد، سنگ را به‌عنوان کنگلومرا شناسایی کرد.

    The color of the conglomerate varies depending on the source of the pebbles.

    رنگ جوش‌سنگ بسته به منبع سنگ‌ریزه‌ها متفاوت است.

    adjective

    متنوع، ترکیبی

    The city’s population is a conglomerate mix of ethnicities and backgrounds.

    جمعیت شهر ترکیبی متشکل از قومیت‌ها و پیشینه‌های مختلف است.

    English is a conglomerate language.

    انگلیسی زبانی متنوع است.

    verb - intransitive

    گرد هم آمدن، تجمع کردن، جمع شدن

    The crowd continued to conglomerate despite the rain.

    جمعیت باوجود باران به تجمع خود ادامه داد.

    During the festival, tourists from all over the world conglomerate in the city center.

    درطول جشنواره، گردشگران از سراسر جهان در مرکز شهر جمع می‌شوند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conglomerate

    1. verb collect or gather
      Synonyms:
      accumulate cumulate pile up gather amass
    1. adjective composite
      Synonyms:
      mixed assorted varied blended miscellaneous composite heterogeneous motley massed amassed melded clustered promiscuous multifarious variegated
      Antonyms:
      single separate individual
    1. noun composite organization
      Synonyms:
      group pool chain combine trust cartel syndicate aggregate aggregation agglomeration agglomerate conglomeration multinational

    سوال‌های رایج conglomerate

    گذشته‌ی ساده conglomerate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده conglomerate در زبان انگلیسی conglomerated است.

    شکل سوم conglomerate چی میشه؟

    شکل سوم conglomerate در زبان انگلیسی conglomerated است.

    شکل جمع conglomerate چی میشه؟

    شکل جمع conglomerate در زبان انگلیسی conglomerates است.

    وجه وصفی حال conglomerate چی میشه؟

    وجه وصفی حال conglomerate در زبان انگلیسی conglomerating است.

    سوم‌شخص مفرد conglomerate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد conglomerate در زبان انگلیسی conglomerates است.

    صفت تفضیلی conglomerate چی میشه؟

    صفت تفضیلی conglomerate در زبان انگلیسی more conglomerate است.

    صفت عالی conglomerate چی میشه؟

    صفت عالی conglomerate در زبان انگلیسی most conglomerate است.

    ارجاع به لغت conglomerate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «conglomerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conglomerate

    لغات نزدیک conglomerate

    • - conglobate
    • - conglobe
    • - conglomerate
    • - conglomeration
    • - conglutinant
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.