آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Agglomeration

əˌɡlɑːməˈreɪʃn əˌɡlɒməˈreɪʃn

معنی agglomeration | جمله با agglomeration

noun

انباشتگی، تراکم، توده، انبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

agglomerations of capital in banks

تراکم سرمایه در بانک‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد agglomeration

  1. noun collection

ارجاع به لغت agglomeration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agglomeration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/agglomeration

لغات نزدیک agglomeration

پیشنهاد بهبود معانی