گذشتهی ساده:
piledشکل سوم:
piledسومشخص مفرد:
pilesوجه وصفی حال:
pilingشکل جمع:
pilesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زیاد شدن، انباشتن، انباشته شدن
پر حرفی کردن، غلو کردن، گزافه گویی کردن
چیزی را بدتر از آنچه هست پنداشتن یا جلوه دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pile