آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Mound

maʊnd maʊnd

معنی mound | جمله با mound

noun verb - transitive adverb countable

تپه، پشته، برآمدگی، خرپشته، ماهور، با خاک‌ریز محصور کردن، خاک‌ریز ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His grave is marked with a little mound.

پشته‌ی کوچکی قبر او را مشخص می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mound

ارجاع به لغت mound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mound

لغات نزدیک mound

پیشنهاد بهبود معانی