شکل جمع:
mountainsکوه، کوهستان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Snow covers the mountain tops in winter.
در زمستان، قلههای کوه با برف پوشیده میشوند.
They went hiking in the mountains.
آنها برای پیادهروی به کوهستان رفتند.
a Chain of mountains (a mountain chain)
سلسله جبال، کوه زنجیر
Zagros Mountains
کوههای زاگرس
a mountain village
دهکدهی کوهستانی
a mountain goat
بز کوهی
a mountain stream
جویبار کوهستانی
He is a mountain of a man.
او مرد کوهپیکری است.
کوه (مقدار زیادی از چیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The store contained a mountain of ammunitions.
انبار حاوی کوهی از مهمات بود.
His father has a mountain of money.
پدرش به اندازهی یک کوه پول دارد.
I have a mountain of work to do.
یک دنیا کار دارم.
انگلیسی بریتانیایی مواد غذایی احتکارشده، مواد غذایی انبارشده، مواد غذایی ذخیرهشده (برای جلوگیری از سقوط قیمت آن)
The butter mountain has become a symbol of food waste in the system.
کرهی احتکارشده به نمادی از اتلاف غذا در این سیستم تبدیل شده است.
These mountains of food are kept in storage to avoid market collapse.
این مواد غذایی ذخیرهشده در انبار نگهداری میشوند تا از سقوط بازار جلوگیری شود.
کوههای راکی (رشتهکوهی در غرب آمریکای شمالی که از شمال آلاسکا در جنوب شرقی تا نیومکزیکو امتداد دارد)
کوههای پوشیده از برف
کوه نورد، کوه پیما
کوه بلند
شکل جمع mountain در زبان انگلیسی mountains است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mountain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mountain