امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Valley

ˈvæli ˈvæli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    valleys

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1
دره، وادی، میان‌کوه، گودی، شیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the Mississippi valley
- دره‌ی می‌سی‌سی‌پی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد valley

  1. noun hollow in the land
    Synonyms:
    depression basin bottom plain lowland vale dale valley trough channel gorge canyon dell glen swale coulee notch dingle

ارجاع به لغت valley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «valley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/valley

لغات نزدیک valley

پیشنهاد بهبود معانی