فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Notch

nɑːtʃ nɒtʃ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شکاف، بریدگی (شکل ‌V مانند)

The stick has three notches.

چوب سه بریدگی دارد.

They would cut a few more notches on the stick.

چند شکاف دیگر روی چوب کندند.

noun countable

پزشکی شکاف، حفره، سوراخ، نشانه (روی یکی از اندام‌های بدن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The doctor examined the x-ray and noticed a tiny notch on the edge of the patient's bone.

دکتر عکس رادیوگرافی را بررسی کرد و متوجه شکاف کوچکی در لبه‌ی استخوان بیمار شد.

The surgeon made a precise notch on the patient's bone.

جراح حفره‌ی دقیقی روی استخوان بیمار ایجاد کرد.

noun countable

درجه، سطح، مقدار

a notch below average

یک درجه از متوسط پایین‌تر

His voice rose another notch.

صدای او مقداری بلندتر شد.

verb - transitive

(به شکل V) بریدن، شکاف ایجاد کردن، (سطح چیزی را) برش دادن

The students had notched the edges of their desks with their knives.

دانش‌آموزان لبه‌های میز خود را با چاقوهایشان بریده بودند.

She notched the paper with a pair of scissors for easy tearing.

او کاغذ را با یک قیچی برش داد تا به‌راحتی پاره شود.

verb - transitive

به ثبت رساندن، نایل شدن، کسب کردن، دست یافتن

He notched himself a lofty place in English history.

او برای خودش در تاریخ انگلیس مقام رفیعی کسب کرد.

He notched his third victory.

او به سومین پیروزی خود دست یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notch

  1. noun indentation
    Synonyms:
    mark cut gap indent groove nick score scratch incision indenture cleft gash rut rabbet mill nock
  1. noun level within classification
    Synonyms:
    grade degree stage step level rung cut
  1. verb indent
    Synonyms:
    mark cut dent nick scratch score gash incise crimp chisel jag crenelate scallop mill cleave
    Antonyms:
    flush

ارجاع به لغت notch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/notch

لغات نزدیک notch

پیشنهاد بهبود معانی