با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Notch

nɑːtʃ nɒtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شکاف، بریدگی (شکل ‌V مانند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The stick has three notches.
- چوب سه بریدگی دارد.
- They would cut a few more notches on the stick.
- چند شکاف دیگر روی چوب کندند.
noun countable
پزشکی شکاف، حفره، سوراخ، نشانه (روی یکی از اندام‌های بدن)
- The doctor examined the x-ray and noticed a tiny notch on the edge of the patient's bone.
- دکتر عکس رادیوگرافی را بررسی کرد و متوجه شکاف کوچکی در لبه‌ی استخوان بیمار شد.
- The surgeon made a precise notch on the patient's bone.
- جراح حفره‌ی دقیقی روی استخوان بیمار ایجاد کرد.
noun countable
درجه، سطح، مقدار
- a notch below average
- یک درجه از متوسط پایین‌تر
- His voice rose another notch.
- صدای او مقداری بلندتر شد.
verb - transitive
(به شکل V) بریدن، شکاف ایجاد کردن، (سطح چیزی را) برش دادن
- The students had notched the edges of their desks with their knives.
- دانش‌آموزان لبه‌های میز خود را با چاقوهایشان بریده بودند.
- She notched the paper with a pair of scissors for easy tearing.
- او کاغذ را با یک قیچی برش داد تا به‌راحتی پاره شود.
verb - transitive
به ثبت رساندن، نایل شدن، کسب کردن، دست یافتن
- He notched himself a lofty place in English history.
- او برای خودش در تاریخ انگلیس مقام رفیعی کسب کرد.
- He notched his third victory.
- او به سومین پیروزی خود دست یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notch

  1. noun indentation
    Synonyms: cleft, cut, gap, gash, groove, incision, indent, indenture, mark, mill, nick, nock, rabbet, rut, score, scratch
  2. noun level within classification
    Synonyms: cut, degree, grade, rung, stage, step
  3. verb indent
    Synonyms: chisel, cleave, crenelate, crimp, cut, dent, gash, incise, jag, mark, mill, nick, scallop, score, scratch
    Antonyms: flush

ارجاع به لغت notch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notch

لغات نزدیک notch

پیشنهاد بهبود معانی