آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Gash

ɡæʃ ɡæʃ

معنی gash | جمله با gash

noun verb - transitive

زخم، بریدگی، جای زخم در صورت، آلت تناسلی زن، مقاربت جنسی، توخالی، لاف، بد منظر، زشت، زیرک، خوش‌لباس، زخم زدن، بریدن، شکاف‌دارکردن، پرحرفی کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The boxer had a deep gash over one eye.

بالای یکی از چشم‌های مشت‌باز زخم عمیقی وجود داشت.

The knife gashed his finger.

چاقو دستش را مجروح کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Plow-blades were gashing the hard soil.

تیغه‌های دستگاه شخم زمین سخت را می‌شکافت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gash

  1. noun cut made by slicing

ارجاع به لغت gash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gash

لغات نزدیک gash

پیشنهاد بهبود معانی