زمین یا مزرعه شخمزده، شیار، خط گود، شیاردار کردن، شیار زدن، شخم زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The furrows were ready for planting.
شیارها برای کشت آماده شده بودند.
the deep furrows of the old man's forehead
خطوط ژرف پیشانی پیرمرد
Truck wheels had cut furrows in the muddy field.
چرخهای کامیون در دشت گلآلود شیار ایجاد کرده بود.
Tractors furrowed the land in parallel lines.
تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد میکردند.
The forest was furrowed by the crashing airplane.
هواپیمای در حال سقوط، جنگل را شیار انداخته بود.
Every time there was talk of her sick child, her brow would become furrowed.
هرگاه صحبت از طفل بیمارش میشد، پیشانی او چروکیده میشد.
A face furrowed by old age.
چهرهای که در اثر کهولت چروکیده شده بود.
کلمهی «furrow» در زبان فارسی به «شیار»، «خط» یا «چین» ترجمه میشود.
این واژه بسته به بافت میتواند به شیارهای ایجادشده بر سطح زمین در کشاورزی، چینوچروکهای صورت در واکنشهای احساسی، یا حتی خطوط و شکافهای طبیعی در سطوح مختلف اشاره داشته باشد. ریشهی این کلمه به انگلیسی باستان بازمیگردد و پیوندی عمیق با تاریخ کشاورزی و زندگی روستایی دارد، زیرا نخستین معنای آن دقیقاً به شیارهایی مربوط بود که کشاورزان با گاوآهن بر زمین ایجاد میکردند تا بذرها را در آن بکارند.
در زمینهی کشاورزی، «furrow» یکی از بنیادیترین مفاهیم است. از دیرباز، کشاورزان برای کاشت بذر و آبیاری زمین نیاز داشتند خاک را به صورت ردیفهایی شیار دهند. این شیارها نهتنها به کاشت منظم کمک میکردند، بلکه جریان آب را نیز هدایت میکردند و موجب میشد محصول رشد بهتری داشته باشد. حتی در کشاورزی مدرن نیز مفهوم شیار اهمیت خود را از دست نداده و ماشینهای پیشرفته کشاورزی همچنان برای شخمزدن و ایجاد furrow طراحی میشوند. بنابراین، این واژه در بستر کشاورزی نشانهای از نظم، برنامهریزی و مدیریت منابع طبیعی است.
اما کاربرد این واژه تنها به کشاورزی محدود نیست. در زبان انگلیسی، «furrow» برای توصیف خطوط یا چینهایی که بر پیشانی یا صورت در اثر فکر عمیق، نگرانی یا احساسات شدید پدید میآید، نیز به کار میرود. وقتی گفته میشود کسی «furrowed his brow»، به معنای آن است که ابروهایش در اثر انقباض ماهیچهها خطدار شده و این چینها حالت ذهنی یا عاطفی او را آشکار کردهاند. این کاربرد استعاری و تصویری، پیوند زیبایی میان طبیعت بیرونی و حالات درونی انسان ایجاد میکند.
از منظر ادبی و شاعرانه، «furrow» نمادی پرکاربرد است. نویسندگان و شاعران از این واژه برای توصیف گذر زمان، سختیهای زندگی یا اثرات عمیق رویدادها بر جسم و روح انسان بهره گرفتهاند. همانطور که زمین در اثر شیارها شکل میگیرد، زندگی انسان نیز در اثر تجربهها، شادیها و رنجها خطوطی عمیق بر چهره و روح او به جا میگذارد. بنابراین furrow میتواند استعارهای از اثرگذاری زمان و تجربهها باشد، چه در طبیعت و چه در وجود انسان.
«furrow» واژهای است که میان جهان طبیعی، انسانی و هنری پلی میزند. از زمینهای کشاورزی گرفته تا صورتهای اندیشناک یا آثار ادبی، این کلمه همواره حامل معنای عمیقتری از خط، شکاف یا مسیر است. به همین دلیل، furrow را میتوان نمادی از تأثیر نیروهای بیرونی و درونی دانست که بر زندگی و محیط میافتند و شکلی تازه پدید میآورند. هر شیار بر زمین یا چهره، حکایتی از تاریخ، تلاش یا احساس را روایت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «furrow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/furrow