آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Furrow

    ˈfɜːroʊ ˈfʌrəʊ

    معنی furrow | جمله با furrow

    noun adverb

    زمین یا مزرعه شخم‌زده، شیار، خط گود، شیاردار کردن، شیار زدن، شخم زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The furrows were ready for planting.

    شیارها برای کشت آماده شده بودند.

    the deep furrows of the old man's forehead

    خطوط ژرف پیشانی پیرمرد

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Truck wheels had cut furrows in the muddy field.

    چرخ‌های کامیون در دشت گل‌آلود شیار ایجاد کرده بود.

    Tractors furrowed the land in parallel lines.

    تراکتورها شیارهای موازی در زمین ایجاد می‌کردند.

    The forest was furrowed by the crashing airplane.

    هواپیمای در حال سقوط، جنگل را شیار انداخته بود.

    Every time there was talk of her sick child, her brow would become furrowed.

    هرگاه صحبت از طفل بیمارش می‌شد، پیشانی او چروکیده می‌شد.

    A face furrowed by old age.

    چهره‌ای که در اثر کهولت چروکیده شده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد furrow

    1. noun ditch
      Synonyms:
      trench channel groove gutter dike rut hollow line seam fold ridge wrinkle crease corrugation fluting rabbet crinkle rivel ruck plica crow’s-foot rimple

    سوال‌های رایج furrow

    معنی furrow به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «furrow» در زبان فارسی به «شیار»، «خط» یا «چین» ترجمه می‌شود.

    این واژه بسته به بافت می‌تواند به شیارهای ایجادشده بر سطح زمین در کشاورزی، چین‌وچروک‌های صورت در واکنش‌های احساسی، یا حتی خطوط و شکاف‌های طبیعی در سطوح مختلف اشاره داشته باشد. ریشه‌ی این کلمه به انگلیسی باستان بازمی‌گردد و پیوندی عمیق با تاریخ کشاورزی و زندگی روستایی دارد، زیرا نخستین معنای آن دقیقاً به شیارهایی مربوط بود که کشاورزان با گاوآهن بر زمین ایجاد می‌کردند تا بذرها را در آن بکارند.

    در زمینه‌ی کشاورزی، «furrow» یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم است. از دیرباز، کشاورزان برای کاشت بذر و آبیاری زمین نیاز داشتند خاک را به صورت ردیف‌هایی شیار دهند. این شیارها نه‌تنها به کاشت منظم کمک می‌کردند، بلکه جریان آب را نیز هدایت می‌کردند و موجب می‌شد محصول رشد بهتری داشته باشد. حتی در کشاورزی مدرن نیز مفهوم شیار اهمیت خود را از دست نداده و ماشین‌های پیشرفته کشاورزی همچنان برای شخم‌زدن و ایجاد furrow طراحی می‌شوند. بنابراین، این واژه در بستر کشاورزی نشانه‌ای از نظم، برنامه‌ریزی و مدیریت منابع طبیعی است.

    اما کاربرد این واژه تنها به کشاورزی محدود نیست. در زبان انگلیسی، «furrow» برای توصیف خطوط یا چین‌هایی که بر پیشانی یا صورت در اثر فکر عمیق، نگرانی یا احساسات شدید پدید می‌آید، نیز به کار می‌رود. وقتی گفته می‌شود کسی «furrowed his brow»، به معنای آن است که ابروهایش در اثر انقباض ماهیچه‌ها خط‌دار شده و این چین‌ها حالت ذهنی یا عاطفی او را آشکار کرده‌اند. این کاربرد استعاری و تصویری، پیوند زیبایی میان طبیعت بیرونی و حالات درونی انسان ایجاد می‌کند.

    از منظر ادبی و شاعرانه، «furrow» نمادی پرکاربرد است. نویسندگان و شاعران از این واژه برای توصیف گذر زمان، سختی‌های زندگی یا اثرات عمیق رویدادها بر جسم و روح انسان بهره گرفته‌اند. همان‌طور که زمین در اثر شیارها شکل می‌گیرد، زندگی انسان نیز در اثر تجربه‌ها، شادی‌ها و رنج‌ها خطوطی عمیق بر چهره و روح او به جا می‌گذارد. بنابراین furrow می‌تواند استعاره‌ای از اثرگذاری زمان و تجربه‌ها باشد، چه در طبیعت و چه در وجود انسان.

    «furrow» واژه‌ای است که میان جهان طبیعی، انسانی و هنری پلی می‌زند. از زمین‌های کشاورزی گرفته تا صورت‌های اندیشناک یا آثار ادبی، این کلمه همواره حامل معنای عمیق‌تری از خط، شکاف یا مسیر است. به همین دلیل، furrow را می‌توان نمادی از تأثیر نیروهای بیرونی و درونی دانست که بر زندگی و محیط می‌افتند و شکلی تازه پدید می‌آورند. هر شیار بر زمین یا چهره، حکایتی از تاریخ، تلاش یا احساس را روایت می‌کند.

    ارجاع به لغت furrow

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «furrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/furrow

    لغات نزدیک furrow

    • - furriery
    • - furring
    • - furrow
    • - furry
    • - further
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.