فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Corrugation

ˌkɒrəˈɡeɪʃn̩ ˌkɒrəˈɡeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شیار، موج (ورق آهن و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corrugation

  1. noun groove
    Synonyms:
    channel groove furrow crease fold ridge wrinkle

ارجاع به لغت corrugation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corrugation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corrugation

لغات نزدیک corrugation

پیشنهاد بهبود معانی