آخرین به‌روزرسانی:

مارک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تصویر یا نشانه‌ی ویژه‌ی یک موسسه

فونتیک فارسی

maark
اسم

mark, brand, type

او همیشه لباس‌های مارک معروف می‌خرد.

She always buys brand-name clothes.

فرآورده‌هایی که مارک این کارخانه روی آن است

products bearing the mark of this factory

واحد پول آلمان

فونتیک فارسی

maark
اسم

mark, deutsche mark

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ارزش مارک در سال‌های اخیر رو به کاهش بوده است.

The value of the mark had been declining in recent years.

دولت آلمان در سال ۲۰۰۲ تصمیم گرفت به جای مارک یورو را جایگزین کند.

The German government decided to switch to the euro in 2002, replacing the mark.

نام یکی از نویسندگان انجیل عهد جدید

فونتیک فارسی

maark
اسم خاص

Saint Mark

انجیل مارک دومین کتاب عهد جدید است.

Mark's Gospel is the second book of the New Testament.

میدان مارک مقصد گردشگری معروفی در ونیز است.

Mark's Square is a popular tourist destination in Venice.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مارک

  1. مترادف:
    انگ داغ علامت نشان نشانه
  1. مترادف:
    واحد پول آلمان

ارجاع به لغت مارک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مارک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مارک

لغات نزدیک مارک

پیشنهاد بهبود معانی