آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

داغ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / daagh /

hot, warm, heated, sweltering, sultry, parching, feverish, calescent, fiery, torrid

hot

warm

heated

sweltering

sultry

parching

feverish

calescent

fiery

torrid

گرم، سوزان

یک بحث داغ

a heated discussion

آب داغ

hot water

اسم
فونتیک فارسی / daagh /

mark, brand, scar, stigma

mark

brand

scar

stigma

اثر جسم سوزان بر پوست بدن، سوختگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

داغ زدن

to mark with a hot iron, to cauterize

اسم
فونتیک فارسی / daagh /

(effect of) bereavement, loss of a loved one

bereavement

loss of a loved one

(مجازی) اثر رویدادی بسیار غم‌انگیز

داغ فرزند او را پیر کرد

the loss of her child aged her

داغ دیدن

to lose a loved one, to become bereaved

live

live

موضوع و داستان و خبر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد داغ

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
مترادف:

سوال‌های رایج داغ

داغ به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «داغ» در زبان انگلیسی به hot ترجمه می‌شود.

کلمه‌ی داغ به حالتی اشاره دارد که درجه‌ی حرارت یک جسم، ماده یا محیط بالاست و می‌تواند موجب حس گرما یا سوختگی شود. داغ بودن می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد؛ از دمای فیزیکی اجسام گرفته تا توصیف احساسات، تجربه‌ها یا شرایطی که شدت و فوریت بالایی دارند. این ویژگی معمولاً توجه انسان را جلب می‌کند و می‌تواند تأثیر جسمی یا روانی قابل توجهی داشته باشد.

در زندگی روزمره، مفهوم داغ اغلب با مواد غذایی و نوشیدنی‌ها مرتبط است. غذا یا نوشیدنی داغ موجب تجربه‌ی حس گرما در دهان و بدن می‌شود و برای بسیاری از افراد این حس لذت‌بخش و انرژی‌بخش است. علاوه بر این، نگهداری و سرو صحیح مواد داغ اهمیت زیادی دارد تا از سوختگی یا آسیب‌های جسمی جلوگیری شود. به همین دلیل، استفاده از ظروف مقاوم به حرارت و احتیاط در جابه‌جایی این مواد اهمیت بالایی دارد.

از منظر فیزیولوژیک، داغ بودن می‌تواند واکنش‌های بدن را فعال کند. تماس با دمای بالا موجب افزایش جریان خون، تحریک حس لامسه و حتی واکنش‌های دفاعی بدن مانند تعریق یا عقب‌نشینی سریع از منبع گرما می‌شود. این واکنش‌ها نشان‌دهنده‌ی توانایی بدن در محافظت از خود و تنظیم دماست و اهمیت مفهوم داغ را فراتر از یک حالت صرفاً فیزیکی نشان می‌دهد.

همچنین، کلمه‌ی داغ گاه به صورت استعاری برای توصیف شرایط پرتنش، فوری یا جذاب به کار می‌رود. برای مثال، یک خبر داغ یا یک موضوع داغ می‌تواند توجه همگان را جلب کند و نشان‌دهنده‌ی اهمیت و فوریت بالای آن باشد. در این معنا، داغ بودن بیانگر شدت، انرژی و ضرورت توجه فوری است و ذهن انسان را به واکنش سریع و دقیق ترغیب می‌کند.

داغ مفهومی چندبعدی است که هم جنبه‌های فیزیکی و حسی دارد و هم جنبه‌های استعاری و روانی. این ویژگی می‌تواند تجربه‌های جسمی و ذهنی فرد را شکل دهد و در زندگی روزمره، حرفه‌ای و اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. درک و مدیریت درست حالات داغ، چه در زمینه‌ی ایمنی و سلامت و چه در زمینه‌ی توجه و واکنش‌های اجتماعی، اهمیت بالایی دارد و به بهره‌وری و کیفیت زندگی کمک می‌کند.

ارجاع به لغت داغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «داغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/داغ

لغات نزدیک داغ

پیشنهاد بهبود معانی