آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سرد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sard /

cold, chill, cool, chilly, frosty, unheated, wintry, heatless, nipping, icy, brumal, hyperborean

cold

chill

cool

chilly

frosty

unheated

wintry

heatless

nipping

icy

brumal

hyperborean

دارای دمای کم

او در هوای سرد سوزدار، لخت بیرون رفت.

He went out naked in the bitter cold.

باد سرد چشم‌های آن‌ها را تار کرد.

The cold wind bleared their eyes.

صفت
فونتیک فارسی / sard /

unfriendly, cool, cool hearted, impersonal, tepid, standoffish, matter-of-fact, remote, distant, aloof

unfriendly

cool

cool hearted

impersonal

tepid

standoffish

matter-of-fact

remote

distant

aloof

(مجازی) بدون احساس و عاطفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ناگهان سرد و بی‌اعتنا شد.

suddenly she became aloof.

شخصیت سرد

a cold personality

sexless

sexless

از نظر جنسی

fresh

fresh

از نظر جنسی

frigid, snappy

frigid

snappy

از نظر جنسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرد

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

سوال‌های رایج سرد

سرد به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سرد» در زبان انگلیسی به «cold» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «سرد» به حالتی از دما اشاره دارد که در آن حرارت یک جسم یا محیط پایین‌تر از حد معمول یا مطلوب است. این اصطلاح می‌تواند به دمای هوای محیط، دمای بدن یا دمای اشیاء اشاره کند و در زندگی روزمره کاربردهای فراوانی دارد. سردی معمولاً با احساس ناخوشایند و کاهش فعالیت‌های بیولوژیکی یا شیمیایی همراه است، به همین دلیل انسان‌ها و بسیاری از موجودات زنده به دنبال حفظ گرما و مقابله با سرما هستند.

از دیدگاه علمی، سردی مربوط به کاهش انرژی حرارتی ذرات ماده است. در دمای سرد، حرکت مولکول‌ها کندتر شده و انرژی جنبشی کاهش می‌یابد. این حالت در طبیعت به شکل فصول سرد سال، مناطق قطبی یا شب‌های سرد دیده می‌شود و تأثیر زیادی بر زیست‌بوم‌ها و فعالیت‌های انسان دارد. موجودات زنده برای سازگاری با شرایط سرد، سازوکارهای فیزیولوژیکی و رفتاری خاصی توسعه داده‌اند، مانند خزیدن به لانه، افزایش ضخامت پوشش بدن یا تغییر در الگوی تغذیه.

از نظر روانی و ادبی، «سرد» به طور استعاری نیز به احساساتی مانند بی‌تفاوتی، فاصله، انزوا یا سردی روابط انسانی اشاره دارد. وقتی گفته می‌شود رفتار یا برخورد کسی سرد است، معمولاً منظور عدم ابراز احساسات، کمبود محبت یا فاصله‌گیری عاطفی است. این مفهوم در ادبیات و هنر بارها به کار رفته تا حالت‌های درونی شخصیت‌ها یا فضای داستان را به تصویر بکشد.

از منظر کاربردهای روزمره، «سرد» می‌تواند به شرایط مختلفی اطلاق شود؛ از سردی هوا و محیط، سردی نوشیدنی‌ها و غذاها گرفته تا سردی بدن در هنگام بیماری یا خستگی. در پزشکی، کاهش دمای بدن به زیر حد نرمال ممکن است نشانه‌ی مشکلات جدی باشد و نیازمند مراقبت فوری است. همچنین، سردی غذا یا نوشیدنی‌ها به عنوان یک ویژگی مطلوب در برخی موارد مانند نوشیدنی‌های خنک یا دسرها محسوب می‌شود.

مفهوم «سرد» بخشی از تجربه انسانی و طبیعی ما است که با وجود جنبه‌های ناخوشایند آن، نقش مهمی در تعادل زیستی و فرهنگی دارد. شناخت دقیق این مفهوم و تفاوت‌های آن با دیگر حالت‌های دمایی، به ما کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم با محیط اطراف خود سازگار شویم و آن را در ابعاد مختلف زندگی درک کنیم.

ارجاع به لغت سرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرد

لغات نزدیک سرد

پیشنهاد بهبود معانی