آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Herding

معنی herding

noun

گله‌داری، گله‌چرانی، شبانی، گاوچرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد herding

  1. verb cause to herd, drive, or crowd together
    Synonyms:
    gathering grouping crowding driving leading guiding flocking running swarming packing mobbing drifting crowning brooding
    Antonyms:
    scattering dispersing

سوال‌های رایج herding

معنی herding به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «herding» در زبان فارسی به «گله‌داری» یا «گله‌چرانی» ترجمه می‌شود.

در معنای اصلی، herding به فعالیت هدایت و مراقبت از گروهی از حیوانات اهلی مانند گاو، گوسفند یا بز گفته می‌شود. این فعالیت معمولاً توسط چوپانان انجام می‌گیرد و هدف آن هدایت حیوانات به چراگاه، آبادی یا مکان امن است. در طول تاریخ، herding نقش حیاتی در اقتصاد کشاورزی و دامپروری داشته و به تأمین غذای انسان‌ها، مواد اولیه‌ی پوشاک و تجارت محصولات حیوانی کمک کرده است. این فعالیت نیازمند مهارت، صبر و دانش دقیق از رفتار و نیازهای دام‌هاست.

از دیدگاه اجتماعی، herding نه تنها یک شغل، بلکه بخشی از سبک زندگی و فرهنگ جوامع روستایی و عشایری است. در بسیاری از مناطق جهان، مهارت در herding از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و همراه با آن داستان‌ها، سنت‌ها و آداب خاصی شکل گرفته‌اند. چوپانان از طریق herding، روابط نزدیکی با حیوانات برقرار می‌کنند و دانش دقیقی از رفتار جمعی گله، مسیرهای مناسب چرا و نشانه‌های بیماری در حیوانات کسب می‌نمایند.

در زیست‌شناسی و رفتارشناسی حیوانات، واژه‌ی herding همچنین برای توصیف رفتار گروهی گونه‌های وحشی به کار می‌رود. بسیاری از حیوانات اجتماعی مانند گله‌های آهو یا گوسفندان وحشی برای حفاظت از خود در مقابل شکارچیان رفتار جمعی مشابه herding از خود نشان می‌دهند. این رفتار جمعی نه تنها امکان مراقبت و دفاع را فراهم می‌کند، بلکه به حفظ انسجام گروه و افزایش شانس بقا کمک می‌کند.

در ادبیات و استعاره‌ها، herding گاه به صورت مجازی به کار می‌رود. برای مثال، در زبان انگلیسی اصطلاحاتی چون herding people یا herding cats برای توصیف هدایت گروهی از افراد یا مدیریت جمعیتی که هماهنگی دشواری دارند استفاده می‌شود. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که مهارت در هدایت و سازماندهی گروه، چه در حیوانات و چه در انسان‌ها، به صبر، شناخت و توانایی مدیریت نیاز دارد.

از منظر اقتصادی و محیطی، herding تأثیرات مهمی بر منابع طبیعی و توسعه پایدار دارد. چراندن صحیح می‌تواند باعث استفاده بهینه از چراگاه‌ها و حفظ اکوسیستم شود، اما مدیریت نادرست آن ممکن است به فرسایش خاک، کاهش تنوع گیاهی و تخریب محیط زیست منجر گردد. herding نه تنها فعالیتی عملی و اقتصادی است، بلکه با مسائل اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی نیز ارتباط تنگاتنگ دارد و نقشی کلیدی در تعادل میان انسان و طبیعت ایفا می‌کند.

ارجاع به لغت herding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «herding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/herding

لغات نزدیک herding

پیشنهاد بهبود معانی