فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crowning

ˈkraʊnɪŋ ˈkraʊnɪŋ

گذشته‌ی ساده:

crowned

شکل سوم:

crowned

سوم‌شخص مفرد:

crowns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بهترین، عالی‌ترین، مهم‌ترین، بزرگترین، بالاترین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the crowning achievement of her career

بزرگترین دستاورد حرفه‌ی او

Walking on the moon was his crowning glory.

بزرگترین افتخاری که کسب کرده راه رفتن روی ماه است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crowning

  1. adjective climactic
    Synonyms:
    final ultimate supreme paramount principal excellent culminating consummate

ارجاع به لغت crowning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crowning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crowning

لغات نزدیک crowning

پیشنهاد بهبود معانی