موفقیت عالی، دستاورد برجسته، شاهکار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Winning the Nobel Prize was the crowning achievement of her scientific career.
بردن جایزه نوبل، شاهکار دوران کاری علمی او بود.
The completion of the project was considered a crowning achievement for the entire team.
تکمیل پروژه به عنوان یک دستاورد برجسته برای کل تیم در نظر گرفته شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crowning achievement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crowning-achievement