فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crowning Achievement

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

موفقیت عالی، دستاورد برجسته، شاهکار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Winning the Nobel Prize was the crowning achievement of her scientific career.

بردن جایزه نوبل، شاهکار دوران کاری علمی او بود.

The completion of the project was considered a crowning achievement for the entire team.

تکمیل پروژه به عنوان یک دستاورد برجسته برای کل تیم در نظر گرفته شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crowning achievement

  1. noun success story
    Synonyms:
    classic masterpiece best seller smash hit home run coup bull's-eye icing on the cake showpiece grand slam feather in one's cap crowning accomplishment crowning stroke work of a master masterwork chef d'oeuvre Meisterstuck hole in one work of a past master

ارجاع به لغت crowning achievement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crowning achievement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crowning-achievement

لغات نزدیک crowning achievement

پیشنهاد بهبود معانی