فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Masterpiece

ˈmæstərpiːs ˈmɑːstəpiːs

شکل جمع:

masterpieces

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2

شاهکار ، اثر فاخر، اثر ماندگار، اثر بی‌نظیر، اثر برجسته، اثر بی‌همتا

همچنین می‌توان از masterwork استفاده کرد.

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

The symphony is considered his final and greatest masterpiece.

این سمفونی به‌عنوان آخرین و بزرگ‌ترین شاهکار او در نظر گرفته می‌شود.

Her latest novel is being called a literary masterpiece.

آخرین رمان او اثر ادبی برجسته‌ای نامیده می‌شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

one of the masterpieces of Persian poetry

یکی از شاهکارهای شعر فارسی

noun countable

نمونه‌ی درخشان، کار استادانه، نمونه‌ی برجسته، نمونه‌ی بی‌نظیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The marketing campaign was a masterpiece of timing and precision.

کمپین بازاریابی، نمونه‌ی درخشانی از زمان‌بندی و دقت بود.

The lawyer's closing argument was a masterpiece in persuasion.

دفاع نهایی وکیل، نمونه‌ی برجسته‌ی متقاعدسازی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد masterpiece

  1. noun respected work of art
    Synonyms:
    classic gem treasure jewel model standard prize perfection monument cream flower showpiece magnum opus masterwork chef d’oeuvre pièce de résistance cream of the crop tour de force masterstroke

ارجاع به لغت masterpiece

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masterpiece» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/masterpiece

لغات نزدیک masterpiece

پیشنهاد بهبود معانی