گذشتهی ساده:
treasuredشکل سوم:
treasuredسومشخص مفرد:
treasuresوجه وصفی حال:
treasuringشکل جمع:
treasuresگنج، گنجینه، جواهر، دفینه
The pirates sailed for months, searching for the legendary buried treasure.
دزدان دریایی ماهها دریانوردی کردند و بهدنبال گنج افسانهای مدفون گشتند.
The museum displayed a magnificent treasure of Roman coins and artifacts.
موزه گنجینهی باشکوهی از سکهها و مصنوعات رومی را به نمایش گذاشت.
The treasure included not only gold but also priceless historical documents.
این دفینه نهتنها شامل طلا، بلکه اسناد تاریخی بیبها نیز بود.
ثروت، گنجینه، گنج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The museum's collection of ancient artifacts is a national treasure.
مجموعهی آثار باستانی موزه، ثروت ملی است.
Her grandmother's handwritten cookbook is a family treasure.
کتاب آشپزی دستنویس مادربزرگش گنجینهی خانوادگی است.
The experienced teacher was a treasure to the school.
معلم باتجربه گنجی برای مدرسه بود.
انگلیسی بریتانیایی مفید، ارزشمند، یاریگر (شخص)
During the project's most stressful phase, Mark proved to be a real treasure.
در پراسترسترین فاز پروژه، مارک ثابت کرد که واقعاً مفید است.
After my surgery, my neighbor Sarah was an absolute treasure, bringing meals and helping with chores.
بعد از جراحیم، سارا همسایهام واقعاً ارزشمند بود، غذا میآورد و در کارهای خانه کمک میکرد.
انگلیسی بریتانیایی قدیمی عزیزم (معمولاً برای کودکان استفاده میشود)
Be careful crossing the road, treasure.
موقع رد شدن از خیابان مراقب باش عزیزم.
Don't worry about it, treasure, it was an accident.
نگران نباش عزیزم، یه اتفاق بود.
غنیمت شمردن، قدر دانستن، عزیز شمردن، گرامی داشتن
I will always treasure the memory of the nights we spent together.
خاطرهی آن شبهایی را که با هم گذراندیم، همیشه گرامی خواهم داشت.
She treasures the antique necklace her grandmother gave her.
او گردنبند عتیقهای را که مادربزرگش به او داده بود، بسیار عزیز میدارد.
He treasures every moment he spends with his children.
او هر لحظهای را که با فرزندانش میگذراند، غنیمت میشمارد.
I treasure your friendship more than words can say.
من دوستی تو را بیش از آنچه کلمات بتوانند بیان کنند، گرامی میدارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «treasure» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/treasure