آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ بهمن ۱۴۰۳

    Treasure

    ˈtreʒər ˈtreʒə

    گذشته‌ی ساده:

    treasured

    شکل سوم:

    treasured

    سوم‌شخص مفرد:

    treasures

    وجه وصفی حال:

    treasuring

    شکل جمع:

    treasures

    معنی treasure | جمله با treasure

    noun uncountable B2

    گنج، گنجینه، جواهر، دفینه

    The pirates sailed for months, searching for the legendary buried treasure.

    دزدان دریایی ماه‌ها دریانوردی کردند و به‌دنبال گنج افسانه‌ای مدفون گشتند.

    The museum displayed a magnificent treasure of Roman coins and artifacts.

    موزه گنجینه‌ی باشکوهی از سکه‌ها و مصنوعات رومی را به نمایش گذاشت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The treasure included not only gold but also priceless historical documents.

    این دفینه نه‌تنها شامل طلا، بلکه اسناد تاریخی بی‌بها نیز بود.

    noun countable

    ثروت، گنجینه، گنج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The museum's collection of ancient artifacts is a national treasure.

    مجموعه‌ی آثار باستانی موزه، ثروت ملی است.

    Her grandmother's handwritten cookbook is a family treasure.

    کتاب آشپزی دست‌نویس مادربزرگش گنجینه‌ی خانوادگی است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The experienced teacher was a treasure to the school.

    معلم باتجربه گنجی برای مدرسه بود.

    noun countable informal

    انگلیسی بریتانیایی مفید، ارزشمند، یاری‌گر (شخص)

    During the project's most stressful phase, Mark proved to be a real treasure.

    در پراسترس‌ترین فاز پروژه، مارک ثابت کرد که واقعاً مفید است.

    After my surgery, my neighbor Sarah was an absolute treasure, bringing meals and helping with chores.

    بعد از جراحیم، سارا همسایه‌ام واقعاً ارزشمند بود، غذا می‌آورد و در کارهای خانه کمک می‌کرد.

    noun countable informal

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی عزیزم (معمولاً برای کودکان استفاده می‌شود)

    Be careful crossing the road, treasure.

    موقع رد شدن از خیابان مراقب باش عزیزم.

    Don't worry about it, treasure, it was an accident.

    نگران نباش عزیزم، یه اتفاق بود.

    verb - transitive C2

    غنیمت شمردن، قدر دانستن، عزیز شمردن، گرامی داشتن

    I will always treasure the memory of the nights we spent together.

    خاطره‌ی آن شب‌هایی را که با هم گذراندیم، همیشه گرامی خواهم داشت.

    She treasures the antique necklace her grandmother gave her.

    او گردن‌بند عتیقه‌ای را که مادربزرگش به او داده بود، بسیار عزیز می‌دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He treasures every moment he spends with his children.

    او هر لحظه‌ای را که با فرزندانش می‌گذراند، غنیمت می‌شمارد.

    I treasure your friendship more than words can say.

    من دوستی تو را بیش از آنچه کلمات بتوانند بیان کنند، گرامی می‌دارم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد treasure

    1. noun prized possession or entity
      Synonyms:
      prize gem jewel find darling pearl fortune wealth riches gold money funds cash capital nest egg reserve store hoard pile cache abundance richness valuable catch plum apple of one’s eye pride and joy treasure trove paragon nonpareil
    1. verb hold dear
      Synonyms:
      love adore cherish value appreciate esteem prize revere worship idolize venerate conserve preserve save guard apprize dote on
      Antonyms:
      hate dislike disparage

    سوال‌های رایج treasure

    گذشته‌ی ساده treasure چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده treasure در زبان انگلیسی treasured است.

    شکل سوم treasure چی میشه؟

    شکل سوم treasure در زبان انگلیسی treasured است.

    شکل جمع treasure چی میشه؟

    شکل جمع treasure در زبان انگلیسی treasures است.

    وجه وصفی حال treasure چی میشه؟

    وجه وصفی حال treasure در زبان انگلیسی treasuring است.

    سوم‌شخص مفرد treasure چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد treasure در زبان انگلیسی treasures است.

    ارجاع به لغت treasure

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «treasure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/treasure

    لغات نزدیک treasure

    • - treasonoius
    • - treasurable
    • - treasure
    • - treasure house
    • - treasure hunt
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.