شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: apprise
آگاه کردن، مطلع کردن، در جریان چیزی قرار دادن، خبردار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The parents were apprized of their son’s injuries.
والدین از جراحات فرزندشان مطلع شدند.
I apprised him of the political situation in Washington.
او را در جریان وضعیت سیاسی واشنگتن قرار دادم.
The detective apprized the suspect of his rights before beginning the interrogation.
کارآگاه پیش از شروع بازجویی، مظنون را از حقوق خود آگاه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apprize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apprize