آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۴

    Duress

    duːˈres djʊˈres

    معنی duress | جمله با duress

    noun

    سختی، سفتی، محکمی، شدت، رفتار خشن و تند، اکراه، اجبار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He signed the confession under duress.

    او به‌دلیل فشار و تهدید اقرارنامه را امضا کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد duress

    1. noun threat, hardship
      Synonyms:
      pressure force restraint control compulsion constraint coercion detention confinement imprisonment incarceration discipline violence captivity bondage

    Collocations

    under duress

    به زور، تحت فشار، با تهدید و اجبار

    سوال‌های رایج duress

    معنی duress به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «duress» در زبان فارسی به «زور و اجبار» یا «فشار اجباری» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف شرایطی به کار می‌رود که فرد تحت فشار شدید، تهدید یا اجبار قرار می‌گیرد و تصمیمات یا رفتارهای او به دلیل این فشار شکل می‌گیرد، نه بر اساس اراده‌ی آزاد و طبیعی خودش. «Duress» در زبان انگلیسی کاربرد قانونی، روان‌شناختی و اجتماعی دارد و معمولاً به موقعیت‌هایی اشاره می‌کند که فرد ناچار به انجام کاری می‌شود.

    در زمینه‌ی حقوقی، «duress» مفهومی مهم است و می‌تواند تأثیر مستقیم بر اعتبار قراردادها و تصمیمات قانونی داشته باشد. اگر فردی تحت اجبار یا تهدید، قراردادی را امضا کند یا اقدامی انجام دهد، ممکن است آن اقدام یا قرارداد نامعتبر یا قابل ابطال باشد. برای مثال، اگر شخصی تحت تهدید جسمی یا مالی مجبور به انجام معامله شود، قانون معمولاً این حق را برای او قائل است که قرارداد را فسخ کند. این کاربرد «duress» نشان‌دهنده‌ی اهمیت اراده‌ی آزاد در تصمیم‌گیری‌های قانونی و اجتماعی است.

    از نظر روان‌شناسی، «duress» می‌تواند به فشارهای شدید روحی و روانی اشاره داشته باشد که فرد را وادار به رفتارهایی می‌کند که ممکن است خلاف میل یا ارزش‌های شخصی او باشد. این فشارها می‌توانند ناشی از تهدیدات، شرایط اضطراری، زورگویی یا کنترل روانی باشند. مطالعات روان‌شناختی نشان می‌دهند که قرار گرفتن تحت duress می‌تواند منجر به اضطراب، استرس شدید، کاهش اعتماد به نفس و اختلال در تصمیم‌گیری شود.

    در زندگی روزمره، «duress» ممکن است کمتر با معنای قانونی و رسمی به کار رود، اما همچنان برای توصیف شرایط اجبار و فشار کاربرد دارد. برای مثال، فردی ممکن است به دلیل فشار کاری، اجتماعی یا خانوادگی احساس کند که تحت «duress» است و مجبور به انجام کاری شود که در شرایط عادی انتخاب نمی‌کرد. شناخت و درک این مفهوم به افراد کمک می‌کند تا شرایط خود و دیگران را بهتر تحلیل کنند و اقدامات متناسب برای کاهش فشارها و حفظ استقلال تصمیم‌گیری انجام دهند.

    «duress» مفهومی است که بر اهمیت آزادی انتخاب، فشارهای محیطی و تاثیر آن‌ها بر رفتار انسان تأکید دارد. آگاهی از این واژه و کاربردهای آن به افراد امکان می‌دهد تا شرایط اجبار را شناسایی کرده، تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند و در مواجهه با فشارها، حقوق و ارزش‌های خود را حفظ کنند. «Duress» نشان می‌دهد که فشارها و تهدیدها می‌توانند رفتار انسان را شکل دهند، اما شناخت و درک آن‌ها ابزار مقابله و مدیریت موثر را فراهم می‌کند.

    ارجاع به لغت duress

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «duress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/duress

    لغات نزدیک duress

    • - durdgery
    • - dürer
    • - duress
    • - Durex
    • - durham
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.