شکل جمع:
incarcerationsحبس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The high rates of incarceration in this country are a cause for concern.
میزان بالای حبس در این کشور مایهی نگرانی است.
He spent several months in incarceration before being released on parole.
او چند ماه را در حبس گذراند تا اینکه با آزادی مشروط آزاد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «incarceration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incarceration