با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Captivity

kæpˈtɪvəti kæpˈtɪvəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    اسارت، گرفتاری، گفتاری فکری
    • - Some wild animals do not breed in captivity.
    • - برخی حیوانات وحشی در اسارت (باغ وحش و غیره) تولید مثل نمی‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد captivity

  1. noun physical detention by force
    Synonyms: bondage, committal, confinement, constraint, custody, durance, duress, enslavement, enthrallment, entombment, impoundment, imprisonment, incarceration, internment, jail, limbo, restraint, serfdom, servitude, slavery, subjection, thralldom, vassalage
    Antonyms: freedom, independence, liberty, license

ارجاع به لغت captivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «captivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/captivity

لغات نزدیک captivity

پیشنهاد بهبود معانی