فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bondage

ˈbɑːndɪdʒ ˈbɒndɪdʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

بندگی، بردگی، اسارت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Moses saved Jews from bondage.

موسی یهودیان را از اسارت نجات داد.

From birth onwards, they were kept in bondage.

از بدو تولد آنان را در بردگی نگه می‌داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bondage

  1. noun slavery
    Synonyms:
    servitude subjection enslavement servility slavery chains yoke thralldom thrall serfdom serfage peonage villenage helotry
    Antonyms:
    freedom independence

ارجاع به لغت bondage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bondage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bondage

لغات نزدیک bondage

پیشنهاد بهبود معانی