فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Serfdom

ˈsɜrːfdəm ˈsɜːfdəm

معنی

noun

( serfhood ، serfage )بردگی، غلامی، برزگری فلاکت‌بار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serfdom

  1. noun a state of subjugation to an owner or master
    Synonyms:
    slavery servitude bondage enslavement servility servileness thralldom thrall yoke vassalage serfhood villeinage helotry

ارجاع به لغت serfdom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serfdom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/serfdom

لغات نزدیک serfdom

پیشنهاد بهبود معانی