آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Yoke

joʊk jəʊk

معنی yoke | جمله با yoke

noun verb - transitive

یوغ، (مجازاً) اسارت، بندگی عبودیت، در زیر یوغ آوردن،جفت کردن، (مجازاً) وصل کردن

noun verb - transitive

( yolk ) زرده تخم مرغ، (زیست‌شناسی) محتویات نطفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a yoke of oxen

یک جفت گاو نر

They were struggling under the yoke of colonialism.

آنان زیر یوغ استعمار دست و پا می‌زدند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the yoke of matrimony

پیوند زناشویی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد yoke

ارجاع به لغت yoke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yoke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yoke

لغات نزدیک yoke

پیشنهاد بهبود معانی