گذشتهی ساده:
knottedشکل سوم:
knottedسومشخص مفرد:
knotsوجه وصفی حال:
knottingشکل جمع:
knotsگره
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The knot is getting loose.
گره دارد شل میشود.
My shoelace keeps coming undone because the knot isn't tight enough.
بند کفش من دارد باز میشود؛ چون گره به اندازهی کافی محکم نیست.
Make a knot at the end of the rope.
ته طناب را گره بزن.
گره (مو یا رشته)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She did her hair up in a knot on top of her head.
او گیسوی خود را در بالای سرش گره زد.
She struggled to untangle the knot in her hair.
برای باز کردن گره موهایش تلاش کرد.
گروه، دسته (اشخاص یا اشیا)
Knots of people were arguing on street corners.
گروههای مردم در گوشههای خیابان بحث میکردند.
The knot of friends gathered around the bonfire.
دستهی دوستان دور آتش جمع شدند.
a knot of drooping roses
یک دسته گل سرخ پژمرده
گره (در چوب)
A knot in the old oak tree made it challenging to cut down with a chainsaw.
گره موجود در درخت بلوط کهنسال، قطع کردن آن با ارهی برقی را دشوار میکرد.
The rough texture of the knot made it difficult to sand down.
بافت زبر گره، سمباده زدن را دشوار میکرد.
گره (یکای سرعت برابر با ۱۸۵۲ متر در ساعت)
The aircraft was flying at a speed of ten knots.
این هواپیما با سرعت ده گره در حال پرواز بود.
The boat's average speed is ten knots.
سرعت متوسط قایق ده گره است.
The storm increased the wind speed to fifteen knots.
طوفان سرعت باد را به پانزده گره افزایش داد.
گره زدن
He knotted the ropes together.
او طنابها را به هم گره زد.
He knotted the string.
او ریسمان را گره زد.
Can you knot these two ropes together?
آیا میتوانید این دو طناب را به هم گره بزنید؟
گره خوردن
The rope began to knot.
طناب شروع به گره خوردن کرد.
Her hair tends to knot easily.
موهایش بهراحتی گره میخورد.
پزشکی گره (در بدن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
a knot in a tense muscle
گره در عضلهی منقبضشده
The doctor discovered a small knot in the patient's muscle.
پزشک متوجه گره کوچکی در عضلهی بیمار شد.
مشکل، معضل، گره، اشکال
She struggled to find a solution to the knot of disagreements within the team.
او برای یافتن راهحلی برای مشکل اختلافات درون تیم تلاش کرد.
The knot of conflicting opinions within the team hindered progress on the project.
گره نظرات متناقض در تیم مانع پیشرفت پروژه شد.
This matter is full of legal knots.
این قضیه اشکالات حقوقی بسیاری دربر دارد.
پیوند (بهویژه پیوند زناشویی)
Finally they decided to tie the knot.
سرانجام تصمیم به ازدواج گرفتند.
The knot between them was unbreakable.
پیوند بین آنها ناگسستنی بود.
The two nations renewed the knots between them.
دو ملت پیوندهای میان خود را تجدید کردند.
گره (زینتی)، روبان
The gift was decorated with a knot.
هدیه با یک گره تزیین شده بود.
The wreath was adorned with a colorful knot.
تاج گل با یک روبان رنگارنگ تزیین شده بود.
گره پیشانی، اخم
پیوند زناشویی
ازدواج کردن، وصلت کردن، عقد کردن
ازدواج کردن، وصلت کردن، عقد کردن
(در رویارویی با مشکلی بغرنج) راه حل سریع و دلیرانهای یافتن
کلمه "knot" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متنوعی دارد که در اینجا به بررسی آنها میپردازیم.
معنی اصلی: گره
معنی اولیه و رایج "knot" به معنای گره است. گره به پیوندی اشاره دارد که از طریق لایههای مختلف یک ماده (معمولاً طناب یا نخ) شکل میگیرد. گرهها در زندگی روزمره کاربردهای فراوانی دارند، از بستن بستهها و وسایل گرفته تا استفاده در قایقرانی، کوهنوردی و صنایع دستی. انواع مختلفی از گرهها وجود دارند، مانند گرههای ساده، گرههای دوگانه و گرههای تصادفی.
معانی دیگر
الف. گره در ریاضیات
در ریاضیات، "knot" به یک شکل هندسی اشاره دارد که در فضا قابل تصور است و میتواند به صورت یک حلقه بسته توصیف شود. بررسی گرهها در ریاضیات به عنوان نظریه گرهها شناخته میشود و یک شاخه مهم در هندسه و توپولوژی است.
ب. واحد اندازهگیری سرعت
در زمینههای دریانوردی و هوانوردی، "knot" یک واحد برای اندازهگیری سرعت است که معادل یک مایل دریایی در ساعت میباشد. استفاده از این واحد به دلیل نیاز به استانداردسازی در سفرهای دریایی و هوایی است.
ج. نکته روانشناسی
در روانشناسی، گره میتواند به حالت عاطفی یا فکری اشاره کند که فرد در آن احساس سردرگمی یا تنش میکند. اصطلاح "گره در ذهن" به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد نمیتواند به راحتی تصمیم بگیرد یا به راهحل مناسبی دست یابد.
نکات جالب
- تاریخچه گرهها: گرهها به عنوان یکی از ابزارهای ابتدایی انسانها برای بستن و نگهداشتن اشیاء از زمانهای باستان مورد استفاده قرار گرفتهاند. باستانشناسان گرههای قدیمی را در آثار تاریخی کشف کردهاند که نشاندهنده هنر و مهارتهای انسانی در آن زمان بوده است.
- معنای فرهنگی: در برخی فرهنگها، گرهها نماد پیوند و ارتباط عاطفی هستند. برای مثال، در مراسمهای ازدواج، گرهزدن دستها به عنوان نمادی از اتحاد و پیوستگی بین دو نفر استفاده میشود.
- گرههای مختلف: گرههای مختلفی وجود دارند که هر کدام کاربرد خاصی دارند. برای مثال، گره "Bowline" به عنوان گرهای مقاوم و غیرقابل باز شدن شناخته میشود و معمولاً در قایقرانی و کوهنوردی استفاده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «knot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knot