آخرین به‌روزرسانی:

Whorl

wɔːrl wɜːl

معنی و نمونه‌جمله

noun

فراهم، حلقه، پیچ، مارپیچی، حلقه یا پیچ خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the whorls of snow

پیچ‌و‌تاب‌های برف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whorl

  1. noun spiral
    Synonyms:
    twist curl swirl coil helix whirlpool eddy vortex twirl corkscrew

ارجاع به لغت whorl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whorl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whorl

لغات نزدیک whorl

پیشنهاد بهبود معانی