آخرین به‌روزرسانی:

Whirlpool

ˈwɜrːlpuːl ˈwɜːlpuːl

شکل جمع:

whirlpools

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun

گرداب، چرخاب، چرخش آب

the whirlpool of addiction

گرداب اعتیاد

noun

جکوزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whirlpool

  1. noun spinning water
    Synonyms:
    whirl eddy vortex stir undertow undercurrent maelstrom

ارجاع به لغت whirlpool

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whirlpool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whirlpool

لغات نزدیک whirlpool

پیشنهاد بهبود معانی