Whirligig

ˈwɜrːliɡɪɡ ˈwɜːlɪˌɡɪɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(اسباب‌بازی) فرفره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun
چرخ و فلک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whirligig

  1. noun a conical child's plaything tapering to a steel point on which it can be made to spin
    Synonyms:
    top spinning-top teetotum
  1. noun a large, rotating machine with seats for children to ride or amusement
    Synonyms:
    merry-go-round carousel roundabout carrousel

ارجاع به لغت whirligig

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whirligig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whirligig

لغات نزدیک whirligig

پیشنهاد بهبود معانی